جمع بندی سخنرانی
جمع بندی سخنرانی
حتما تا حالا براتون پیش اومده که چند ساعت وقت بزارید و یه فیلمی رو با اوج تمرکز و هیجان ببینید و در آخر فیلم به این نتیجه برسید که فیلم هیچ نتیجهای نداره؛ چه حالی بهتون دست داد؟ قطعا حال خوشایندی نیست. حالا اگر ما بیایم و با بهترین شیوه سخنرانیمون رو شروع کنیم و از تکنیکهای حرفهای برای ارائه مطالب استفاده کنیم ولی در آخر سخنرانیمون رو با یک نتیجه خوب به پایان نرسونیم دقیقا همین حالت بدون نتیجه بودن فیلم در سخنرانی ما هم پیش میاد. چاره کار چیه؟ جمع بندی سخنرانی طبق اصول و قوانین حرفهای. اگر روشی برای جمع بندی سخنرانی ندارید و یا به دنبال تکنیکهای حرفهای پایان دادن به سخنرانیتون هستید این مقاله رو تا آخر بخونید.
چرا سخنرانی میکنیم؟
سخنرانیها به این دلیل انجام میشن تا یک ایده در زمان کمتری به افراد بیشتری انتقال داده بشه. همیشه در مرحله اول سخنرانیتون این سوال رو از خودتون بپرسید که چه ایدهای رو به اشتراک میزارید؛ و اگر تعداد این مطالب زیادن به ترتیب اولویت اونا رو بچینید، چون در نهایت قراره که مخاطب ما ایده اصلی سخنرانی رو دریافت کنه و اگر لازم باشه (که در بیشتر مواقع هست) کاری رو بعدا انجام بده.
یک نکته طلایی در سخنرانی رو از ما داشته باشید: اگر بد شروع کنید شاید مخاطبان سالن رو ترک کنن، اما اگه بد تموم کنید اونا دیگه هیچوقت به سالنی که شما توش سخنرانی میکنید نخواهند اومد. پس حسابی روی نحوه تمام کردن سخنرانیتون وقت بزارید چون قضیه خیلی جدیه.
روشهای جمع بندی سخنرانی
روشهای جمع بندی سخنرانی خیلی متنوع و زیادن و لیست کردن همه این تکنیکها امری سخت و دشواره. در کل اگر میخواید یک سخنران حرفهای و شناخته شده بشید خلاقیت بخرج بدید و روشهای مختلفی رو امتحان کنید، میدونید چرا؟ چون سخنرانی مثله فیلم میمونه و مخاطب دلش نمیخواد که همش یه فیلم تکراری ببینه در نهایت تنوع در این کار ضروریه پس حواستون باشه، تکراری نشید چون شنوندهها زود حوصلهشون سر میره و طبیعتا دیگه به شما گوش نمیدن. در هر حال بریم سراغ روشهایی که میتونید باهاش سخنرانیتون رو به پایان برسونید.
خلاصه کلام رو بگید
یک روش خیلی منطقی و ساده اینه که گفتههاتون رو به صورت خلاصهوار برای شنوندهها مرور کنید. اینم بگم شما قرار نیست که دوباره همه سرتیترها یا موضوعات رو تکرار کنید فقط کافیه اون موضوعاتی که در اول کار بهتون گفتم به ترتیب اولویت لیست کنید رو اینجا برای مخاطباتون مرور کنید. اینکار هم به مخاطبا میگه که سخنرانی داره به پایان میرسه و هم اینکه شنونده مهم ترین موضوعاتی که باید از این سخنرانی یادش بمونه رو با خودش تکرار میکنه.
سوال بپرسید
درحیطه موضوعاتی که سخنرانی کردید از شنوندهها سوال بپرسید. البته توجه کنید که به صورت اختیاری جواب بدن نه اینکه شما مخاطبا رو تعیین کنید، چون شاید بعضی از شنوندهها به هر دلیلی تمایلی به جواب دادن سوالات نداشته باشن. با این روش مهمترین موضوعات مورد بحث مرور میشن و پاسخ دهندهها هم شاد و خوشحال از اینکه درس رو خوب فهمیدن با اعتماد بنفس بعدا سالن رو ترک میکنن.
سوالات شنوندهها رو جواب بدید
روش پرکاربرد و البته خیلی مفید دیگه ای که میشه بهش اشاره کرد اینه که آخر سخنرانی رو اختصاص بدید به پرسش و پاسخ با مخاطبها با اینکار هم سوالاتی که در طی سخنرانی پیش اومدن رو جواب میدید و هم اگر موضوعی رو متوجه نشده باشن اینجا اون موضوع رو مطرح میکنن. این هم بگم که پرسش و پاسخ یکی از اون ویژگیهاییه که میتونید به عنوان یک آپشن در سخنرانیهاتون تبلیغش کنید و افراد تمایل بیشتری به شرکت در سخنرانیهایی دارن که در اون بتونن سوال بپرسن تا اینکه در یک سخنرانی فقط جزوه پر کنن.
یه داستان بگید که نماد حرفاتون باشه
کیا داستان خرگوش و لاکپشت رو یادشونه؟ معلومه، همه. داستانها یکی از مهمترین ابزارهایی هستن که میتونیم ازشون استفاده کنیم تا یک نتیجه و یا یک نماد رو در ذهن شنونده موندگار کنیم. مردم عاشق داستانن واسه همینم هست که شرکتهای فیلم سازی میلیونها دلار روی فیلمها و بازیگراشون سرمایهگذاری میکنن چون مردم عاشق داستانن. پس سعی کنید یه داستان خوشگل رو در آخر سخنرانیتون بگید و داستان باید تایید کننده حرفاتون باشه و در ذهن مخاطب هم بمونه.
اما من که داستانی ندارم، زندگی من انقدر هیجانانگیز نیست که مردم بخوان داستان زندگی من رو بشنون، من چطوری میتونم داستان بگم؟ مگه همه فیلمهایی که ساخته میشن یا همه کتابهایی که نوشته میشن واقعین؟ همه این موضوعات که داستان زندگی افراد واقعی نیستن. پس داستان سرایی کنید و یه داستان بسازید، الگو بگیرید و سعی کنید به جزئیاتی که همه بهشون توجه نمیکنن توجه کنید.
شعر مثل چسب میمونه
شعرها هم دقیقا مثل داستان عملکرد فوقالعادهای دارن چون اگه در جای مناسب گفته بشن مثه چسب میمونن. از اشعاری که مرتبط با موضوع سخنرانیتونه استفاده کنید و با اینکار مطمئن باشید که موضوع در ذهن مخاطب جا خوش میکنه چون مغزما همون قدری که عاشقه داستانه عاشقه شعر هم هست. واسه همینه که این همه موزیک داره ساخته میشه و میلیون میلیون دلار داره روی این صنعت سرمایهگذاری میشه، پس شعر در پایان سخنرانی هم یک روش خیلی مفید برای جمع بندی سخنرانیه.
یک چالش ایجاد کنید
این مورد خیلی مهم و جالبه، و اگر بتونید به درستی و با استراتژی مناسب تکنیک چالش رو انجام بدید معجزه میکنه. خب باید یه جوری ذهن مخاطبها رو درگیر قضیه بکنید. مثلا یک سوال چالشی بپرسید که جواب خیلی واضحی نداشته باشه و بعدش بگید بر فرض مثال پسفردا جوابش رو در پیجم میزارم. این تکینیک یک نوع (Call to action) خیلی حرفهای و برنامه ریزی شدست که مخاطبها رو به سمت انجام یک کاری میکشونه. حالا این مورد نیاز به خلاقیت بالایی داره و میتونید به روشهای مختلف مخاطبهاتون رو به چالش دعوت کنید. نکته مهم و قابل ملاحظه اینه که لزومی نداره که این چالش حتما به روزهای دیگه موکول بشه و میتونید سر جلسه سخنرانی هم این کار رو انجام بدید، به هر حال خودتونید میدونید و خلاقیتتون.
برای خودتون شعار بسازید
دقت کردید بعضی از سخنرانها هستن که یه بیت شعر یا یه جمله ثابت دارن که در پایان سخنرانی هاشون این جمله رو میگن این افراد برای خودشون شعار دارن. میتونید شما هم یک شعار مخصوص و منحصربفرد بسازید و در پایان سخنرانی این جمله رو بگید این کار نشون میده شما همه حرفاتون رو زدید و هم اینکه شعار داشتن باعث میشه بیشتر در ذهن هواداراتون بمونید.
حالا جمع بندی گفتههامون
از اینکه این مقاله با ما هستید خوشحالیم چون قراره یه سخنران حرفهای دیگه به جمع ما اضافه بشه. حالا بریم سراغ مهمترین نکاتی که در این مقاله بهشون اشاره کردیم. روشهای مختلفی برای جمع بندی سخنرانی وجود داره و استفاده از هر کدوم از این روشها به سلیقه و سخنرانی شما برمیگرده اما فراموش نکنید که تمایز خیلی مهمه و در نهایت این تفاوتها هستن که کیفیتها رو رقم میزنن، پس خلاقیت خودتون رو رو کنید و خودتون هم از تکنیکهای مخصوص استفاده کنید و مخاطباتون رو سورپرایز کنید.
در آخر هم اگر کسی رو سراغ دارید که این مقاله بدردش میخوره حتما باهاش به اشتراک بزارید تا شما هم در مسیر بهتر کردن کیفیت سخنرانیها نقشی داشته باشید. لطفا ایدهها، تجربیات، انتقادات و پیشنهادات خودتون رو برامون کامنت کنید، تا ما هم کیفیت کارامون رو ارتقاء بدیم.